سدهی دهم هجری(شانزدهم میلادی) با حادثهی بزرگی در ایران همراه بود.در سال 907ق/ 1502م اسماعیل صفوی از خاندان شیخ صفی الدین اردبیلی، پس از 12 سالتلاش و از میان بردن 50 حاکمیت محلی، سرانجام در تبریز تاجگذاری کرد. او با محورقرار دادن مذهب تشیع، حکومتی یکپارچه و متمرکز ایجاد کرد.
شاه اسماعیل به دو نکتهی اساسی توجه داشت: یکیمذهب تشیع و دیگری زبان ترکی. اولی پایه و اساس قدرت گیری خاندان صفویه بود و دومیعامل بسیج هواداران صفویه. در سپاهی که شاه اسماعیل برای اجرای اهدافش گردآوردهبود، قبایل ترکی چون شاملو، استاجلو، تکه للو، روملو، افشار، ذوالقدر، قاجار وارساق شرکت داشتند. این قبایل در زمان شیخ حیدر پدر شاه اسماعیل، با نام قزلباشانمعروف شدند. شیخ حیدر به هوادارانش دستور داده بود که کلاه سرخ رنگی دوازده تَرکبه نشانهی 12 امام بر سر بگذارند.
قزلباشان هستهی اصلی سپاه شاه اسماعیل را تشکیلمیدادند. عامل ارتباط معنوی و ظاهری شاه اسماعیل با مریدانش نیز زبان ترکی بود.با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل، زبان ترکی نیرویی دوباره گرفت. شاه اسماعیل خود بهترکی شعر میسرود و ختایی تخلص میکرد. قسمت مهم اشعار او در عشق امام علی(ع) وامامان شیعه است. در زمان شاه اسماعیل، قالب قوشما(دو بیتی 11 هجایی) به وسیلهیشاه اسماعیل و شعرای معاصر پایه گذاری و توسعه یافته بود. قوشما از وزنهای هجاییمعمول در میان اقوام ترک بوده است. هر قوشما 2 تا 5 بند بود. نمونهای از قوشما:
هرکیم شیخ صفوینین امرینی توتماز یورلور بویولدامنزله چاتماز
غیر ملت اونا اعتبار ائتمز جمله عبادتین باشی دیرتوحید
اشعار عاشقانه نیز با اوزان هجایی مانند قوشما،گرایلی(دو بیتی 8 هجایی) و بایاتی(دو بیتی 7 هجایی) در همین زمان پدید آمد. شاهاسماعیل خود غزل سرایی زبده بود. او از شاعران برجستهی ترکی آذربایجانی است. نامههاییکه شاه اسماعیل برای پادشاهان عثمانی همچون سلطان مراد و سلطان سلیم مینوشت، بهزبان ترکی بودند.
زمانی که شاه اسماعیل تبریز را از سلطان مراد آغقویونلو گرفت و عَلَم شیعهگری برافراشت، ادیبان پارسی زبان دربار آغ قویونلو کهعدهای از آنان سنّی متعصب بودند، به عثمانی رفتند. بدین ترتیب ادب ترکی از ادبپارسی پیشی گرفت. این ادیبان همچنان به کار ترویج زبان پارسی در عثمانی ادامهدادند. سلاطین عثمانی نامههای خود را برای شاه اسماعیل به فارسی مینگاشتند. اغلبشاعران آذربایجان در دربار صفوی گردآمده بودند. حبیبی شاعر معروف متولد برگشاد،ملک الشعرای دربار بود و شعری به فارسی از او در دست نیست. در دربار شاعران دیگریچون محمد امین سلطان ترکمان و برادرش محمد مؤمن بیگ به پارسی و ترکی شعر میسرودند.مولانا کلبعلی راغب تبریزی(مرگ 1002ق)، عقیقی شروانی و قاضی اعرجی مراغی از شاعراناین دوره هستند که هم به پارسی و هم به ترکی شعر گفتهاند. صادق بیگ افشار تبریزیمتخلص به صادقی، در نظم و نثر فارسی و ترکی جغتایی دست داشته است. دیوان غزلیاتترکی و منشأت ترکی دارد. معروفترین اثر او تذکرهی مجمع الخواص در شرح احوالشاعران معاصر اوست که به زبان ترکی جغتایی نوشته و آقای عبدالرسول خیامپور استاددانشگاه تبریز آن را به فارسی ترجمه کرده است.
علاوه بر آثار مکتوب، داستانهای ترکی توسط عاشیقهایا همان نوازندگان و خوانندگان دوره گرد در آذربایجان پدید آمدند. اینان دنباله رواوزانهای قدیمی بودند و وجود آنها نشانگر عمق سیطرهی زبان ترکی به ویژه درروستاها و شهرهای کوچک است. از این داستانها میتوان به کوراوغلو، اصلی و کرم،قنبر و آرزو، شاه اسماعیل، عاشیق غریب و صنم و عاشیق عباس توفارقانلی اشاره کرد.
حقیری یکی از نمایندگان برجستهی شعر ترکیآذربایجان در سدهی دهم است. وی چه در اشعار دیوان ترکی خود و چه در مثنوی لیلی ومجنون که آن را به ترکی نوشته، از شاعرانی چون جامی و هاتفی بسیار تأثیر پذیرفتهاست. در لیلی و مجنون او، تأثیر جامی افزونتر است. فردی اردبیلی از شاعران مکتبوقوع که دیوان او به فارسی و ترکی در موزهی بریتانیا موجود است.
بیتردید فضولی ستارهی درخشان آسمان ادبیاتآذربایجان و بزرگترین شاعر ترکی آذربایجانی در سدهی دهم است. محمد بن سلیمانبغدادی متخلص به فضولی(1556-1489م) بر دیگر شاعران برتری دارد. ادبیات ترکی بافضولی به اوج خود رسید. قبل از فضولی ادبیات ترکی آذربایجانی شکلهایی چون مثنوی وغزل را آزموده بود. فضولی خود استاد غزل بود. علاوه بر آن او نخستین آثار ارزندهیتمثیلی را در ترکی آذربایجانی آفرید(بنگ و باده- صحبت الاثمار). فضولی مانند نسیمیکوشید تا شعر ترکی را با اوزان عروضی سازگار نماید اگر چه او موفقیت چشمگیری بهدست آورد ولی واقعیت این بود که ترکی با وزن هجایی سازگارتر است. او در 942 لیلی ومجنون را به ترکی سرود. مثنوی بنگ و باده را به نام شاه اسماعیل تمام کرد. کتابروضة الشهداء تألیف ملاحسین کاشفی را به نام حدیقة السعداء به ترکی ترجمه کرد.فضولی حدیث اربعین از آثار جامی(شامل چهل حدیث) رابه همراه معنی منثور و ترجمهیمنظوم، به ترکی برگرداند. او در مقدمهای که بر این کتاب نوشتهی است، یادآوری میکندکه این«چهل دانه گوهر را برای فیض عموم» به ترکی ترجمه کرده است. از کتابهای دیگراو میتوان به شکایت نامه(ترکی)، مطلع الاعتقاد(ترکی)، ساقی نامه(فارسی)، قصیدهیانیس القلب(فارسی) اشاره کرد. فضولی در هر سه زبان ترکی، فارسی و عربی آثاری بیبدیلداشته و به حق او را شکسپیر شعر ترکی مینامند.
در سال 944ق/ 1539م محمد بن حسین کاتب نشاطی شاعرمعروف، کتاب روضة الشهداء نوشته ملاحسین واعظ کاشفی را با نام شهدا نامه به ترکیترجمه کرد. نشاطی این کار را به دستور شاه تهماسب و نیز تأکید قاضیخان ساروشیخاوغلو حاکم شیراز انجام داد. از مهمترین ویژگیهای سبک شناختی شهدا نامه، استفادهیمترجم از واژههای خاص گویش تبریزی است. به ویژه این که بیشتر این واژهها براینخستین بار وارد زبان مکتوب ادبی شدهاند.
روحی انارجانی یکی از شعرای معروف سدهی دهم است.او در زمان سلطان محمد خدابنده چهاردهمین پادشاه صفوی میزیست. به گفتهی محمد علیتربیت در کتاب دانشمندان آذربایجان، او از شعرای نامور آذربایجان بوده و در نظم ونثر پارسی استاد و صاحب دیوان و منشأت است. تنها نسخهی بازماندهی رسالهای از اوکه به سال 1037ق به خط فریدون گرجی نوشته شده و توسط عباس اقبال آشتیانی چاپ رسیدهاست.
روحی انارجانی(انرجانی) رسالهای به زبان ترکیآذربایجان نوشته است که شامل یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است. مقدمه در خطبه وبیان سبب تألیف رساله است. بخش اول، در دوازده فصل و در بارهی رسم و آیین مردمتبریز است. بخش دوم، در چهارده فصل در بیان اصطلاحات و عبارات جماعت اناث و اعیانو اجلاف مردم تبریز است. خاتمهی رساله دارای 29 بیت شعر در بیوفایی زنان و 7 بیتشعر عاشقانه است.
رساله روحی انرجانی که(اگر انتساب این رساله رابه مردم تبریز در آن زمان درست بدانیم) نشانهی این مطلب است که زبان نیمه مردهیپهلوی در بین برخی طبقات مردم تبریز رایج بوده است. دانسته است که شماری طبقاتپیشه ور پیشتر در زمان شاه تهماسب به این زبان شعر میگفتند ولی آنچه که روشن استاینکه طولی نکشید که از اوایل دورهی صفویه زبان پهلوی رخت از میان بست و تنها بهچند روستای دور افتاده(از جمله عنبران در نزدیک اردبیل- هرزندات نزدیک زنوز اهر،کرینگان یا چرینگان از محال دیزمار اهر- قریهی ینگجه در قسمت ایل دلیکانلو میانه)محدود شده است.
در سدهی یازدهم هجری نیز سیر تکاملی زبان ترکیادامه یافت. صائب تبریزی(1016-1086ق) معروفترین شاعر این سده است که عنوان ملکالشعرایی را از شاه عباس دوم گرفت. صائب در شعر پارسی چیره دست و در ترکی شاعریزبده بود. نسخهی دست نویس دیوان غزلیات ترکی او به وسیلهی پرفسور حمید آراسلی دردانشگاه لنینگراد پیدا و چاپ شده است. مجموعهی اشعار ترکی صائب در باکو چاپ شده وبرخی غزلیات او توسط بالاش آذراوغلو به نظم فارسی درآمد.
توتولموش کونلومه جامیله شادان ائیله مک اولماز
ال ایلن پسته نین آغزینین خندان ائیلهمک اولماز
از دیگران شاعران ترکی سرا میتوان به قوسیتبریزی(دارای دیوانی با 6 هزار بیت)، درویش مثلی فرزند میرزا چلبی تبریزی(که شعرترکیاش بر اشعار عربی و فارسی رجحان دارد)، محمد تقی دهخوارقانی تبریزی(مرگ1093ق) و شاکر شیروانی از شاگردان مکتب فضولی را میتوان نام برد. مرتضی قلیخان دراشعار ترکی خود، از حافظ و سعدی سود برده است. محمد حسین روانی در 1068ق گلستانسعدی را به ترکی برگرداند. نسخهای به خط مؤلف در کتابخانهی ملی تبریز موجود است.
علاوه بر آن در سدهی یازدهم، زبان ترکی در پژوهشهاو تحقیقات مورد استفاده قرار گرفت. یکی از ویژگیهای پارسی پژوهی در این سدهاستفاده از زبان ترکی است. محمد مهدی تبریزی در 1199ق کتاب قواعد احمدیه از فرهنگهایدو زبانه را به ترکی و فارسی نوشت. کتاب فرهنگی دیگر که به ترکی فارسی است،لغتنامهی سنگلاخ اثر میرزا مهدی خان استرآبادی است. میرزا محمد مهدی خان تبریزینیز یک دستور زبان و یک لغت نامهی ترکی به فارسی نوشت که به ترکی محاورهایآذربایجان بوده و آن را بعد از 1198ق/ 1783م تمام کرده است.
از شاعران معروف سدهی دوازدهم میتوان بهملاپناه واقف(1717-1797م) و عاشیق خسته قاسم تیکمه داشی و جنونی اردبیلی اشارهکرد. در این سده یعنی سدهی دوازدهم، زبان ادبی به تدریج به شکل عمومی و یگانهدرآمد. ارتباط بین لهجههای محلی بیشتر شد و اختلاف میان آنها کاهش یافت. کلماتدخیل در زبان ادبی کمتر شده ولی در سبکهای علمی ناچار اصطلاحات عربی به کار رفتهاست. در این سده ادبیات مردمیتر و غنیتر شد. سبکهای آن عبارت بودند از:
1- سبک کلاسیک(اشعار شاکر شیروانی و جمهورشیروانی)
2- به سبک علمی(کتاب صفویه پادشاهلاری تاریخیتألیف در 1733م)
در نیمه قرن 18 آثار ادبی شفاهی یعنی بایاتیها،قوشماها و داستانها به مجالس شهری راه یافت.
منبع: سایت باشگاه اندیشه
نویسنده: پرویز زارع شاه مرسی